نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

نفس زندگیمون

2ماهگی نفس جونم تموم شد!

عشقم سلام.گل دختر مامان 2 ماهگیتم تموم شد.انگار همین دیروز بود که از بیمارستان مرخص شدیم و باهم اومدیم خونه قشنگمون.ولی ازونجایی که مامانی بهت قول داده هیچوقت بهت دروغ نگه باید اعتراف کنم که این 2 ماه خیلی بهم سخت گذشت!  بی خوابیهای شبانه بعضی وقتا واقعا کلافم میکرد اخه مامانت خیلی خوابالو تشریف داره!!! ولی به محض اینکه با اون قیافه ناز و جیگرت یه کوشولو لبخند میزدی همه چی رو فراموش میکردم عمرطلام.ولی خداییش ازونجایی که باباییت لطف کرد و مارو زود اورد خونمون بخاطر دلتنگیای خودش خیلی دست تنها بودم روزای اول....با همه تلخی ها و شیرینی ها روزها گذشت و گل دختر من دیگه واسه خودش خانمی شد تو 2 ماهگیش.خوابیدنات منظم شد دیگه.درواقع مثل ادم بزرگ...
26 بهمن 1392

40 روزه که اومدی پیشمون فرشته کوچولوی مامان....

عشق مامانی سلام.چه زود بزرگ شدی تو فرشته کوچولوی مامان؟!انگا همین دیروز بود که فهمیدم مهون دل مامانی شدی و  قراره تا 9 ماه دیگه پا به دنیا بذاری گل من....چه زود میگذره روزا...روزایی که از تنهایی همش حوصلم سر میرفت و از بیکاری نمیدونستم چیکار کنم؟!  الان که به اون روزا فکر میکنم میبینم مثل برق و باد اومد و گذشت...خدا جونم خیلی منو دوست داره نفسم که فرشته مهربونی مثل تورو بهم هدیه داد و عشقتو تو دلم همیشگی کرد و من هرروز که میگذره بیشتر بهت وابسته میشم و اصلا گذر زمانو حس نمیکنم.بعضی وقتا اونقدر سرگرم تو و کارات میشم که یهو میبینم شب شد! هرچقدر از شیرینی این روزای خوب بگم کم گفتم برات عزیزدلم.باید خودت مادر شی تا بدونی که من چی میگم ...
3 بهمن 1392
1